قرآن بهترین مطلب
نوشته شده توسط : غلامحسین محسنی اصل

(تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ).سوره یوسف

جالب توجه اينكه در اين آيه از اسم اشاره به دور (تلك) استفاده شده است، كه نظير آن در آغاز سوره بقره و بعضى ديگر از سوره‏هاى ديگر قرآن داشتيم  اين گونه تعبيرات همگى اشاره به عظمت اين آيات است يعنى آن چنان بلند و والا است كه گويى در نقطه دور دستى قرار گرفته، در اوج آسمانها، در اعماق فضاى بيكران كه براى رسيدن به آن بايد تلاش و كوشش وسيعى انجام داد، نه همچون مطالب پيش پا افتاده كه انسان در هر قدم با آن روبرو مى‏شود.

 (نظير اين تعبير را در ادبيات فارسى نيز داريم كه در حضور يك شخص بلند پايه مى‏گويند: آن جناب ... آن مقام محترم ...).
سپس هدف نزول اين آيات را چنين بيان مى‏كند:
" ما آن را قرآن عربى فرستاديم تا شما آن را به خوبى درك كنيد" (إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ).
هدف تنها قرائت و تلاوت و تيمن و تبرك با خواندن آيات آن نيست، بلكه هدف نهايى درك است، دركى نيرومند و پر مايه كه تمام وجود انسان را به سوى عمل دعوت كند.

اما عربى بودن قرآن علاوه بر اينكه زبان عربى بشهادت آنها كه اهل مطالعه در زبانهاى مختلف جهانند آن چنان زبان وسيعى است كه مى‏تواند ترجمان لسان وحى باشد و مفاهيم و ريزه كاريهاى سخنان خدا را باز گو كند، علاوه بر اين، مسلم است كه اسلام از جزيره عربستان از يك كانون تاريكى و ظلمت و توحش و بربريت طلوع كرد، و در درجه اول مى‏بايست مردم آن سامان را گرد خود جمع كند، آن چنان گويا و روشن باشد كه آن افراد بى‏سواد و دور از علم و دانش را تعليم دهد و در پرتو تعليمش دگرگون سازد و يك هسته اصلى براى نفوذ اين آئين در ساير مناطق جهان به وجود آورد.
البته قرآن با اين زبان براى همه مردم جهان قابل فهم نيست (و به هر زبان ديگرى بود نيز همين گونه بود) زيرا ما يك زبان جهانى كه همه مردم دنيا آن را بفهمند نداريم، ولى اين مانع از آن نخواهد شد كه ساير مردم جهان از ترجمه‏هاى آن بهره گيرند و يا از آن بالاتر با آشنايى تدريجى به اين زبان، خود آيات را لمس كنند و مفاهيم وحى را از درون همين الفاظ درك نمايند.
به هر حال تعبير به" عربى بودن" كه در ده مورد از قرآن تكرار شده پاسخى است به آنها كه پيامبر را متهم مى‏كردند كه او اين آيات را از يك فرد عجمى ياد گرفته و محتواى قرآن يك فكر وارداتى است و از نهاد وحى نجوشيده است.
ضمنا اين تعبيرات پى در پى اين وظيفه را براى همه مسلمانان به وجود مى‏آورد كه همگى بايد بكوشند و زبان عربى را به عنوان زبان دوم خود به صورت همگانى بياموزند از اين نظر كه زبان وحى و كليد فهم حقايق اسلام است.

سپس مى‏فرمايد:" ما نيكوترين قصه‏ها را از طريق وحى و فرستادن اين قرآن براى تو بازگو مى‏كنيم هر چند پيش از آن، از آن غافل بودى" (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ).  بعضى از مفسران معتقدند كه" أَحْسَنَ الْقَصَصِ" اشاره به مجموعه قرآن است، و جمله بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ را قرينه بر آن مى‏دانند، و" قصه" در اينجا تنها به معنى داستان نيست، بلكه از نظر ريشه لغت به معنى جستجو از آثار چيزى است، و هر چيز كه پشت سر هم قرار گيرد، عرب به آن قصه مى‏گويد و از آنجا كه به هنگام شرح و بيان يك موضوع، كلمات و جمله‏ها پى در پى بيان مى‏شوند، اين كار را" قصه" ناميده‏اند.

بهر حال خداوند مجموعه اين قرآن كه زيباترين شرح و بيان و فصيحترين و بليغ‏ترين الفاظ را با عاليترين و عميقترين معانى آميخته كه از نظر ظاهر زيبا و فوق العاده شيرين و گوارا و از نظر باطن بسيار پر محتوا است احسن القصص ناميده.

در روايات متعددى نيز مشاهده مى‏كنيم كه اين تعبير در باره مجموعه قرآن به كار رفته است هر چند اين روايات به عنوان تفسير آيه مورد بحث وارد نشده است (دقت كنيد).
مثلا در حديثى كه على بن ابراهيم از پيامبر ص نقل كرده مى‏خوانيم:
و احسن القصص هذا القرآن‏
:" بهترين قصه‏ها اين قرآن است" .
در كتاب" روضه كافى" در خطبه‏اى از امير مؤمنان على ع چنين نقل شده كه‏
ان احسن القصص و ابلغ الموعظة و انفع التذكر كتاب اللَّه عز ذكره‏
:" بهترين داستانها و رساترين موعظه‏ها و سودمندترين تذكرها كتاب خداوند متعال است" (تفسير نمونه، ج‏9، ص:301





:: موضوعات مرتبط: آیات قرآن , ,
:: بازدید از این مطلب : 361
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: